●
آیا می توان شبکه های اجتماعی را فضایی مطلقا سیاه یا
سفید ارزیابی کرد؟
●
آیا می توان گفت شبکه های اجتماعی بوی توطئه می دهند
یا جریانی تزریقی یا تلقینی هستند؟
● آیا
شبکه های اجتماعی لزوما افراد را بیمسوولیت و غیر عملگرا تربیت میکنند و
نسلی از فلاسفه مبل نشین را تحویل جامعه می دهند؟

زمانی که یکی از مدیران شرکت معروف
موتورولا اولین تلفن همراه را بدست گرفت و در خیابان به شرکت رقیب خود زنگ زد،
هرگز فکر نمی کرد که روزی تلفن همراه اینگونه با زندگی بشر عجین شود. امروزه تلفن
همراه جزء لاینفک زندگی بشر است و هر روز به امکانات آن افزوده می
گردد. اگر روزی تلفن همراه تان را در منزل جا بگذارید باید حتماً به
منزل برگشته و آنرا بردارید چرا که در طول روز نیاز به آنرا احساس خواهید کرد.
تا امروز 4
نسل تلفن همراه را تجربه کرده ایم:
● first generation
:این
تکنولوژی در دهه ۱۹۸۰ بوجود آمد . انتقال صدا در نسل اول بصورت آنالوگ انجام می
گرفت و تا هنگام جایگزینی با تلفنهای دیجیتال نسل۲ ادامه داشت
ولی امروزه دیگر در هیچ کشوری مورد استفاده قرار نمی گیرد.
●
second generation
:
در این نسل انتقال صوت بصورت دیجیتال انجام می گرفت و GSM یکی از سیستم های استاندارد آن بود. نسل دوم
موبایل هم در بسیاری از کشورها متروک شده است.
نسل 2.5 و نسل 2.75 تلفن همراه 2.5G) ) و (2.75G) هم همان نسل دوم بود به اضافه
امکانات GPRS دسترسی به
اینترنت، ای میل، ارسال عکس و سایر امکانات MMS و بطور کل مولتی مدیا
● Third generation
: نسل سوم که در سال 2000 پیاده شد و موبایل را
با فضای اینترنت ارتباط داد.
●
Fourth generation
:نسل
چهارم كه هم اکنون در دنيا در حال استفاده است، در ارتباطات موبایل با جابهجاییهایِ
بسیار بالا ، می تواند تمامی ارتباطات IP
را با سرعت زیاد برای گوشی های هوشمند ، تبلت ها و هر دستگاه هوشمند قابل
حمل فراهم سازد.
●
Fourth
generation:نسلی
پیشرفتهتر است که به زودی پیش روی جهان قرار میگیرد و تصوراتمان را از ارتباطات مخابراتی
دگرگون میکند و زندگی نیمه هوشمند ما را تبدیل به دنیایی میکند که ناگزیر از استفاده
از فناوریهای دیجیتال میشویم. از این نسل که تا سال 2020 قابل بهرهبرداری خواهد
بود، به عنوان کلید «اینترنت اشیا» یاد میکنند.
تکنولوژی که توسط آن همه اشیای
الکتریکی پیرامون ما میتوانند با سرعتی بینظیر به اینترنت متصل شوند و ارتباطی
پایدار داشته باشند . پیشبینی میشود روزی خواهد رسید که میلیاردها سنسور در
لوازم برقی خانگی، سیستمهای امنیتی، قفلهای درب خانهها، خودروها و پوشیدنیها
تعبیه شوند و مشترکانِ مخابراتیِ استفادهکننده از این نسل قادر خواهند بود با
سرعت ۱۰ هزار گیگابیت در ثانیه به اینترنت متصل شوند. اتفاقی که قرار است برای ما
رخ بدهد این است كه ديگر این ما نیستیم که به دنبال دانلود كردن برنامهها خواهيم
رفت بلكه اين برنامهها و نرمافزارها هستند كه به سراغ ما خواهند آمد.
)برای توضیحات تکمیلی در مورد اینترنت
اشیا لطفا به مطلب »«یا ابرروند megatrend از سری مقالات تحت عنوان »آشنایی با
دره سیلیکون به عنوان مرکز شرکت های دانش بنیان «مراجعه نمایید(

اگر در طول 35 سال گذشته شاهد چنین
تغییر بزرگی در حوزه تکنولوژی و ارتباطات بودیم می توان تخمین زد تا 35 سال آینده
تغییرات شگرف تری را شاهد خواهیم بود که تمامی ابعاد زندگی ما و فرزندانمان را از
تحصیل گرفته تا اشتغال و ازدواج تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما تاریخ اجتماعیِ
تکنولوژی مملو از داستان های خنده آور، شیرین و گاه تراژیک مقاومت انسان ها در
برابر دانش ها و فناوری های تازه است. از مقاومت در برابر چرخ خیاطی و دوچرخه
گرفته تا مقاومت در برابر موبایل و اینترنت و فضاهای مجازی.
اگرچه هیچ چیز به
اندازه ایده تازه انسان را به هیجان نمی آورد اما در عین حال، هیچ چیز هم به
اندازه پدیده های نوظهور انسان را هراسان نمی کند. برای همین حتی واژه «نوظهور»
لحن تلخ و زننده ای دارد. اساسا انسان به سختی حاضر به پذیرش ایده های نو و دست
شستن از عقاید کهن خویش است و همواره در برابر پدیده های نو مقاومت می کند
از تاریکی های
فضاهای مجازی بسیار گفته اند و بسیار شنیده ایم اما آقای دکتر يونس شُکرخواه استاد
دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در مورد موضع گیری در قبال شبکه های مجازی
معتقدند:
شبکه های مجازی
فضای جدیدی را پیش روی ما قرار داده. فضایی که پیش از این تجربه نشده و نمی توان
در مورد آن زیاد نظریهپردازی کرد. نمی توان به طور مطلق قضاوتی در مورد این فضا،
و نسلی که به نوعی درگیر آن هستند داشت و جبهه گیری و مقاومتِ صِرف در برابر آن به
همان اندازه شیفتگی و اعتیاد بیش از حد به آن نادرست و غیر منطقی به نظر می رسد.
.jpg)
از طرفی فضاهای
مجازی با هم تفاوت های بنیادین دارند . اساسا نمی توان تمام شبکه های اجتماعی را
در یک گروه طبقه بندی کرد یا در قبال همه، موضع واحدی اتخاذ نمود. فضایی که شخص در
اینستاگرام تجربه می کند به شدت متفاوت با فضاییست که در توییتر تجربه خواهد کرد.
اینستاگرام فضایی مبتنی بر تصویر است که با تگ گذاری تصاویر ارتباط معنایی زیبایی
بین شکل و کلمه برقرار شده و جستجویِ تصاویر، بر اساس کلمات، راحت تر صورت
می گیرد. در صورتی که مثلا لینکداین یک شبکه اجتماعی، براساس روابط تجاری میباشد
و نهایتا اینکه این فضاها در حین وجود شباهت های فراوان بسیار متفاوت از همند.

نکته کلیدی این
است که در فضای شبکههای اجتماعی ما شرایط صفر داریم . شبکه اجتماعی یعنی کامنت
صفر. قرار نیست که در آن برآیندی به وجود بیاید . یک فضای دیالوگی است که
افراد فقط حرفهایشان را میزنند و شخص یا نظریه خاصی در آن غالب نیست. شاید
فعلا باید از تئوری صرف نظر کرد و دید چه اتفاقی در حال رخ دادن است. همانطور كه
از ابتدا مشخص نبود چه اتفاقي خواهد افتاد. در واقع سرعت اين تغييرات به قدريست كه
بايد از قضاوت پرهيز كرد و در عوض باید دانش شخصی را افزايش داد.
فضاهای مجازی و
شبکه های اجتماعی شامل مقدار زیادی اطلاعاتندکه به طور پیوسته نیز بر مقدار آنها
افزوده می گردد. علاوه بر کمیت اطلاعات، ویژگی ها و مشخصات فضای مجازی نیز در حال
تغییر است. به عبارتی شبکه های اجتماعی با توجه به ماهیتی که دارند انواع و اقسام
محتوا تولید می نمایند که می تواند خلق ارزش و ثروت نماید وتعلل در استفاده از
محتوای تولیدی، نامعقول به نظر می رسد.

محمدرضارستمي
مشاور وزير ورزش و جوانان ابراز می کند متاسفانه هم اکنون در کشور رويکرد به فضاي
مجازي مثبت نيست و اين فضا ابزاري معرفي مي شود که انواع توطئه ها و ناهنجاري ها
را به ارمغان مي آورد. اين برخورد در ابتداي ورود تکنولوژي هاي مختلف مثل راديو،
تلويزيون و ويدئو هم صورت گرفته و موجب شده تا کشور از فرصت هاي ايجاد شده
توسط اين تکنولوژي ها در شروع به کارشان محروم بماند. با همه تبليغات و مبارزه هاي
منفي صورت گرفته نسل جوان راه خودش را مي رود و هم اکنون ۸۹ درصد از کاربران شبکه
هاي مجازي را جوانان تشکيل مي دهند.
اما متاسفانه هرچقدر شبکه هاي اجتماعي حرفه اي تر و
تخصصي تر مي شوند حضور کاربران ايراني در آنها به همان نسبت کمرنگ تر مي شود. به
عنوان مثال بيشتر کاربران در فيسبوک و کمترين تعداد آنها در شبکه هايي نظير
لينکيداين عضو هستند.
لینکداین اصولاً
یک شبکه اجتماعی برای افراد حرفه ای در همه تخصصهای متنوع دنیاست. یک معلم ، یک
مهندس ، یک نجار ، یک برنامه نویس ، یک محقق و خلاصه هر گروه و صنف کاری می تواند
افراد مشابه خود را در این شبکه پیدا کند ... جایی که اعضا با ارتباط به یکدیگر
سعی در گسترش شبکه حرفه ای خود دارند و با به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات خود،
این فضای حرفه ای را بسط می دهند. بنابراین باید گفت شما در این شبکه با صنعت ،
حرفه و همکارانتان در ارتباط خواهید بود. شما با آپلود رزومه کاریتان یا نوشتن
رزومه تان در لینکداین بخش اعظمی از پروفایل حرفه ایتان را تکمیل می کنید.
پروفایلی که می تواند در معرض دید عموم باشد و دیگر اعضا متوجه شوند که شما در چه
زمینه ای فعالیت دارید یا علاقه مند به انجام چه نوع کارهایی می باشید. به دلیل
وسعت استفاده از شبکه اجتماعی لینکداین بسیاری از سایتهای کاریابی به کاربران خود
این اجازه را می دهند که رزومه خود را ازطریق لینکداین در وب سایتشان آپلود کنند.
این نشانگر این است که لینکداین حالا دیگر تبدیل به غولی از اطلاعات حرفه ای
کاربران در سطح دنیا شده است.
شبکه های اجتماعی دارای
پتانسیل بالقوه ای برای کشور ما هستند، اما هر چه مقاومت در پذیرش آن بیشتر و یا
استفاده از آن محدود به تفریح و گفتگو باشد ما همچنان از این ظرفیت بزرگ محروم
خواهیم ماند.
با اینکه به نظر
میرسد باید منتظر شد و دید جریان ارتباطات مجازی به چه سمتی در حال حرکت است این
را هم باید در نظر داشت که فضای مجازی، مستندِ محض نیست. چرا که این فضا سرشار از
شایعات و سخنان بدون منبع، یا دارای منبع اشتباه است. مجهز شدنِ به موقع به ابزارِ
این تکنولوژیِ جدید و هم زمان، داشتن دانش کافی از پیامدهای آن، در حین اینکه ما
را همگام با دنیای جدید نگه می دارد می تواند تا حدودی ما را در مقابل عوارض
احتمالی ایمن می سازد.